دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
-3 قسمت سوم: نگرشها و انتظارات جنسی
2-3-1 تاریخچه نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان
در طول تاریخ، انسان، حداقل به منظور بقای نسل، ملزم و نیازمند به نزدیک و آمیزش جنسی بوده است. در اعصار گذشته، بشر به جای آنکه اطلاعات در مورد احساسات، تمایلات و رفتارهای جنسی خود را از علم و دانش به دست اورد، تنها تخیل، خرافه، ادبیات و نصایح مذهبی تحریف شدهی الهی و غیرالهی بهره میگرفت. بدین سان جنسیت و تمایلات جنسی از معمولیترین مجهولات عام و خاص و بزرگترین تعارض بشر، بوده است. با ظهور اسلام، دیدگاه مبتنی بر وحی آسمانی، نسبت به تمایلات جنسی انسان بهطور کلی دگرگون شد. در نظام خانواده در چهارچوب ازدواج ارضای غریزه فطری و الهی جنسی، نه تنها مجاز، بلکه مستحب و گاه واجب شمرده شده و به زن و مرد هر دو، اجازه و امکان تمتع و تفرج از این غریزه فطری و الهی و ارضای این نیاز عینی و واقعی روانی به دو شکل ازدواج دائم و موقت، داده شده است، که به بهترین نحو انسان را از تعارضات اساسی و عقدههای پایدار زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانی، ایمن و مصون نگاه داشته، سلامت فرد و جامعه را تضمین مینماید. بهطور کلی تمایلات و رفتارهای جنسی همواره از دیدگاه علوم مختلف مانند پزشکی، فیزیولوژی، روانشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی و مذهبشناسی مورد بحث بوده است. اولین کتابی که مورد مطالعه علمی تمایلات و رفتارهای جنسی به چاپ رسید کتاب «آسیبهای روانی جنسی» تالیف ریچارد ون کرانت ابینگ، روان پزشک آلمانی (1965-1886) بود. از دیگر پیشگامان مطالعه رفتار جنسی، هاولاک الیس و زیگموند فروید (1939-1886) را میتوان نام برد. الیس یک پزشک و روانشناس بود که شرح مطالعاتش را در 7 کتاب به نام «روانشناسی جنسی» در سالهای 1897 تا 1928، منتشر کرد. امروزه میل جنسی و سکس وسیلهای است در خدمت تولید مثل نبوده بلکه بیشتر در جهت کسب اوج لذت جنسی و روانی و به عنوان یک بازی مفرح، مشروع و آرامبخش تعریف میشوند.
هر چند سکس مفهومی بینالمللی و جهانی است، اما به هیچ عنوان تفسیری واحد و تعبیری مطلق ندارد. واقعیت آن است که سکس و تمایلات جنسی تعابیری مشخص و تفاسیری خصوصی دارند، که همین تعابیر و تفاسیر منحصر به فرد نیز، در یک فرد ثابت، میتواند از زمانی به زمان دیگر، ولو با اندک فاصله، متغیر، متنوع و گاه متفاوت و حتی متضاد باشند. این تعابیر و تفاسیر در قالبهای جهان شمول، از پیش تعیین شده و بدون تغییر نمیگنجد (اوحدی، 1380).
2-3-2 نظریات روانشناسان و روانپزشکان مشهور در مورد انگیزه جنسی انسان
2-3-2-1 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه زیگموند فروید
فروید میل جنسی انسان را امری طبیعی و فیزیولوژیک همانند احساس گرسنگی و تشنگی و نیاز به هوا و آب و غذا و خوب میدانست. او میل جنسی را چنین تعریف نمود: «میل جنسی عبارت ازمفهومی از یک تحریک بدنی و روانی است. منبع آن محرکی است که در یکی ازاعضای بدن وجود دارد و هدف آن ارضاء و به ثمر رساندن تحریک بدنی و روانی است. فروید در آغاز معتقد بود که میل جنسی تنها سائقهای است که منشا همه رفتارهای دیگر انسان است ولی پس از چندی در سال 1920 تئوری غریزه دوگانه جنسی و تهاجمی را مطرح ساخت و در بررسیهای نهایی خود، دو گروه بزرگ غریزی را مشخص کرد.
به اعتقاد فروید، انگیزش اساسی رفتار انسان، ماهیتی جنسی دارد. به عبارت دیگر، انسان موجودی لذت طلب است. از سوی دیگر، محدودیتهای عرف حاکم بر جوامع مانعی بر سر راه میل لذتطلبی انسان است. فروید، روشهایی را شرح میدهد که انسان بتواند با بهرهگیری از آنها، میان غریزه جنسی و محدودیتهای اجتماعی خویش، سازش خاصی را ایجاد کند. فروید، انگیزه یا میل جنسی را با دو واژه «معقول جنسی» و «هدف جنسی» توضیح میدهد و منظوری را که میل جنسی در جهت دستیابی به آن است «هدف جنسی» مینامند (کجباف، 1381).
2-3-2-2 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه آدلر
آدلر نیز همچون یونگ، انگیزه اصلی انسان را میل جنسی نمیدانست و میل به قدرت و تحکیم و تثبیت «خود» مفهوم انگیزش انسان معرفی نمود و به موضوع «تنازع بقا» بیشتر از موضوع اسطورهها و سمبلها اعتقاد داشت. آدلر برخلاف فروید پدیده پرخاشگری غیرجنسی را مورد توجه قرار داده و این استعدادها را به صورت سادیسم- مازوخیسم در نظر نمیگرفت بلکه از آن بعنوان «احساس حقارت» و «آزادی قدرت» یاد میکرد و فقط به جنبههای معقول این پدیدهها مینگریست. آدلر برخلاف فروید معتقد بود که کشش فرزند به والد غیرهمجنس، زیستگاه جنسی ندارد بلکه واکنشی است که فرد در برابر احساس ضعف، انزوا و ترس از خود نشان میدهد. بعدها این کشش به سوی فرد قویتر ممکن است بهصورت تملک شهوانی درآید و موجب عقدههای ادیپ الکترا به گونههای واقعی گردد (اسلامی نسب، 1376، اوحدی، 1384، دژکام، 1384).
2-3-2-3 تمایلات و رفتارهای جنسی آزادیدگاه مزلو
مزلو همچون روانشناسان دیگر ارضای میل جنسی را برای بقای نسل لازم و ضروری میداند. در دیگاه مزلو، نیاز به ارضای حنسیهمردیف نیاز به پاسخگویی به انگیزشهایی همچون چون نیاز به به هوا، تشنگی، گرسنگی ونیاز به خواب در ردههای نیازهای فیزیولوژیک یا همان نیازهای اساسی واولیه وزیربنایی انسان وهر موجود زنده دیگر میباشد. به اعتقاد مزلو، رابطه جنسی همچون عشق جایگاه ویژهای در اصول روانشناختی انسان به خصوص انسانهایی با درجات بالای سلامت روانی دارد (دژکام، 1384).
مزلو در این باره میگوید: « اشتیاق به ارتباط جنسی نه تنها فیزیکی بلکه روانشناختی نیز هست وخود آن را پیامی به مثابه ذوق و شوق خاصی جهت خلوت کردن با محبوب بیان میکند. کیفیت ارضای جنسی و عاشقانه در افراد سالم با گذشت زمان تکامل میباید.
مزلو رفتار جنسی را در خود آگاهی فرد میداند که گاهی مقاصد و اهداف ناخودآگاه را براورده میسازد وریشههایی در ناخودآگاهی دارد. مزلو، ارگاسم را در افراد سالم بااهمیتتر از ارگاسم در افراد عادی میداند. در افراد سالم ارگاسم اغلب یک تجربه ژرف اسرارآمیز است وبا این همه، این افراد نداشتن رابطه جنسی را به آسانی تحمل میکنند، زیرا در سلسله مراتب نیازها، عشق در مراتب بالاتری از میل و نیاز جنسی قرار دارد اما هنگامی که نیاز به عشق برآورده شد، نیازهای پایینتر نیزشادیآور خواهد بود (اسلامی نسب، 1376).
2-3-3 عوامل روانی جنسی
غریزه جنسی یکی از غرایز مهم بشری است. منشا بسیار از تحولات زندگی انسان واقع میشود. در اسلام میزان استفاده معقول و سنجیده از لذتهای دنیوی و معنوی برای انسان فطری و جز شئون سعادت وخوشبختی تلقی گردیده و خداوند خلقت انسان را بر اساس زوجیت قرار داده و برای هر یک ازمرد و زن همسری آفرید تا با کمک هم نیازهای یکدیگر را رفع کنند و آرامش روانی و محبت میان آن دو به وجود آید. خلقت انسان به شکل دوجنس مذکر و مونث را نکاح به عنوان امری ضروری و فطری میان مردو زن روشن میسازد.
رفتار جنسی متنوع است وجندین عامل آن را تعیین میکند. این رفتار تحت تأثیر روابط با دیگران شرایط زندگی وفرهنگ محیط اطراف قرار میگیرد. تمایلات جنسی، عوامل شخصیتی، ساختار زیستی و حس عمومی فرد از خویشتن، ارتباط تنگاتنگی دارد و شامل ادراک مردانگی یا زنانگی بوده و بازتاب تجارب رشدی فرد در مورد رابطه جنسی درطول عمرش است تمایلات جنسی هر شخص بستگی به چهار عامل روانی جنسی پیوسته به هم دارد، 1- هویت جنسی 2- نقش جنسی 3- جهتگیری جنسی 4- رفتار جنسی.
1- هویت جنسی
جنسیت به الگوی حصوصیات زیستی، کرموزومها و دستگاه تناسلی جنسی و دستگاه تناسلی داخلی، ترکیب غدد جنسی و خصوصیات ثانویه اطلاق میگردد. در رشد طبیعی این خصوصیات الگویی منجسم به وجود میآورند و به طوری که شخص در مورد جنسیت خود تردیدی ندارند و هویت جنسی به احساس مردانگی و زنانگی فرد گفته میشود هرکودکی تا سن2 تا 3 سالگی اعتقاد محکمی در مورد مونث یا مذکر بودن خود پیدا کند.
2- نقش جنسی
کودک پس از کسب هویت سعی میکند با الگویگیری از والدین رفتار خود را متناسب با جنسیت خود بروز دهد. در هر فرهنگی یک سری رفتارهایی را متناسب با جنسیت مذکر یا مونث میدانند و فرد نیز پس از دستیابی به هویت به نمایش این رفتارها میپردازد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 106 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 157 |
فصل اول (چهارچوب پژوهش)
انگیزه انتخاب موضوع
مسئله یا طرح پژوهش
اهمیت و فایده پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیه های پژوهش
مدل نظری پژوهش
پرسش اساسی پژوهش
انگیزه انتخاب موضوع
انگیزه انتخاب موضوع
بدون شک در جامعه امروز ایران قدرت تغییر جنسیت در شکل روابط و انسجام خانوادگی تاثیرات بسزایی دارد.شناخت وضعیت اخلاقی فرد ، و تاثیر سابقه تغییر جنسیت در خانواده و تاثیر هرکدام از آنان منجر به کاهش یا افزایش انسجام در محیط خانوادگی می شود شایان توجه است.و درخواست و رفع نیازهای مالی ، اقتصادی ،فرهنگی والدین و دوستان توسط فرد یا رفت و آمد با والدین دوستان می تواند باعث افزایش تفاهم و روابط میان افراد دو جنسیتی شود.ولی اینگونه موارد (تغییر دادن جنسیت) می تواند در زندگی خانوادگی کارکرد مثبت و یا منفی داشته باشد که گاه این کارکرد باعث افزایش روح همکاری وانسجام خانوادگی می شود مانند پیشرفت در زندگی از جنبه های عاطفی ، عقیدتی و غیره و گاه باعث کاهش انسجام خانوادگی می شود مانند بی مهری و بی علاقگی ، خشونت و انزجار می شود.به عنوان یک مسئله می تواند مورد بحث و بررسی باشد که به صورت یک موضوع که جنبه علمی دارد قابل ارزیابی قرار گیرد.پس چه خوب است که ما به آن درجه از علم و آگاهی رسیده باشیم که روز به روز با افزایش سطح آگاهی نسبت به افراد دو جنسیتی در جهت انسجام خانوادگی گام برداریم.و هرچه بیشتر در مستحکم کردن نهاد خانواده سعی وافر نماییم.
مسئله یا طرح پژوهش
آنچه به عنوان تعریف از اختلالات هویت جنسی ارائه می شود بیانگر این مطلب است که اختلالات هویت جنسی به وضعیتی گفته می شود که فرد به طور مستمر و پایدار از جنسیت بیولوژیک (هویت جنسی) خود ناراضی است.تمایل یا اصرار بر متعلق بودن به جنس مقابل خود را دارد و این وضعیت برای فرد ایجاد ناراحتی شدید و یا اختلال درعملکرد روانی و اجتماعی می نماید (وامقی ، ص2) از نظر روانی پسرهای دارای چنین اختلالی با فعالیت های دخترانه سرگرمند تمایل به پوشیدن لباسهای دخترانه دارند یا لباس های در دسترس خود را به شکل دخترانه در می آورند.عروسک های زن اسباب بازی مورد علاقه آنها است و در بازی هایشان نقش دخترانه به عهده می گیرند ممکن است اصرار داشته باشند و ادعا کنند که آلت تناسلی شان از بین خواهد رفت و یا بهتر است که آن را نداشته باشند این گونه افراد در جمع پسرها مورد اذیت و تمسخر قرار گرفته و اغلب طرد می شوند بعضی از پسرها ممکن است از مدرسه رفتن به دلیل مسخره شدن یا تحت فشار قرار گرفتن برای پوشیدن لباس های پسرانه اجتناب کنند اینگونه تمایلات از یک سو و قرار گرفتن در جامعه ای که با این تمایلات مخالف است و با آنها برخورد می کند از سوی دیگر این افراد را دچاراختلال در عملکرد می نماید.فشار روانی دراین افراد شدت می یابد و ترجیح می دهند کمتر در جمع افراد هم جنس خود حاضر شده و انزوا طلبی را ترجیح می دهند افسردگی یک مشکل شایع در مبتلایان به این اختلال است زیرا مسائل و مشکلات جدیدی در ارتباط با خانواده و مدرسه و محیط زندگی خود دارند که این افسردگی در مواردی منجر به اقدام آنها برای خودکشی می شود به خصوص اگر فرد احساس ناامیدی در مورد تغییر جنسیت داشته باشد در یک مطالعه میزان خودکشی د رمردان دو جنسیتی3/16 درصد بوده است (همان منبع ، ص 15).علاوه بر اختلالات روانی رویکردهای جامعه نیز این افراد را دچار اختلال در عملکرد می نماید.سیری در جوامع گذشته نشان می دهد که افرادی که دارای رفتار غیر عادی بوده و به نوعی دچار آسیب شده بودند همواره پذیرای برچسب هایی مانند شیطان ، جادوگر ، بیمار ، مختل المشاعر ، مطرود و بیگانه بوده اند و جامعه نیز درهمه حال آنان را میکروب های خطرناکی به شمار می آورده که به علت پیشه کردن روش ها و کردارهای ضد اجتماعی ، بهداشت جامعه را در خطر نابودی قرار می دهند ، در بیانی دقیق تر می توان گفت که پیشداوری ها و تصورات قالبی که در فرهنگ هر جامعه درمورد پدیده هایی مانند اختلال هویت جنسی وجود دارد به تدریج تفکرات و باورهای خاص خود را درباره پدید آوردندگان آن ایجاد می کند برداشت های ایجاد شده به تدریج جایگاه خود را به عنوان مبنایی برای قضاوت جامعه در مورد این افراد و ارزیابی جایگاه و کنش های آنان به دست می آورد و بر شیوه برخورد جامعه با آنان تاثیر عمیق و تعیین کننده بر جا می گذارد در عین حال از آنجا که اغلب این تصورات بر شالوده های علمی و تجربی متکی نیست مسیر برخورد جامعه با این گروه همواره به سمت مسیرهای نادرست رهنمون می گردد و در این مسیر نیز همواره آثار منفی خود را در پی آورده و می آورد تصوراتی که هریک به شکلی خاص تصویر ذهنی جامعه را درباره این گروه واژگون می سازد در این میان می توان از انواعی از این دست تصورات نام برد که افراد دوجنسیتی راموجوداتی خطرناک تر از آنچه که هستند یا می توانند باشند جلوه می دهد . پس هراس جامعه را از آنان بیشتر نموده و مقابله با آن را شدیدتر می نماید برخی از ذهنیت های جامعه ناشی از پیشداوری هایی است حاکی از اینکه این گروه از افراد با سایر افراد جامعه متفاوت هستند مضامینی مانند اینکه آنان به اراده و خواست خود و به سبب پای بند نبودن به اصول اخلاقی و ملاحظات انسانی مرتکب رفتار غیر عادی می گردند آرزوها و علایق بشری در قلب و روح آنان تاثیر نمی کند و خلاصه اینکه همه ازیک قماش هستند.نمونه هایی از این دست تصورات در یک طیف وسیع قرار می گیرد که شامل گونه هایی از تصورات پیشینیان است که رفتارهای غیر عادی را ناشی از علل ماوراء الطبیعی در روان افراد یا انواعی دیگر از اثر گذاری این علل می دانستند تصوراتی از این قبیل که آنها در تسخیر ارواح شیطانی اند که در وجودشان رخنه کرده و راه مهار آن نیز خارج کردن این ارواح از کالبد فرد است.حتی اگر این کار به سوزاندن آن کالبدها منجر شود.بدیهی است که اینگونه تصورات در جامعه به دنبال فشارهای روانی نارضایتی هایی را برای افراد دوجنسیتی به دنبال خواهد داشت با پیشرفت علم و آگاهی بشر در مورد این افراد امروزه راه های مختلفی برای درمان و از بین بردن علائم بالینی اختلال هویت جنسی در افراد شکل گرفته که یکی از این راه ها انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به منظور از بین بردن جنسیت کنونی فرد و وارد شدن به گروه جنسیتی مورد تمایل فرد می باشد.بدین ترتیب مشکل عمده این افراد از نظر روانی از بین خواهد رفت.متخصصان بالینی بر نیاز به ارزیابی دقیق هر فرد قبل از تصمیم برای برداشتن گام های پزشکی لازم برای تغییر جنسیت تاکید می کنند.اکثر مراکز درمانی به برخی اقدامات اولیه برای افرادی که آزمون های روان شناختی آنها بیانگر ثبات هیجانی و احتمالاً متناسب برای جراحی تشخیص داده می شوند می پردازند بعد از برگزیدن بیماران معمولاً لازم است آنها یک یا دو سال به عنوان عضوی از جنس مخالف زندگی کنند.طی این دوره تزریق هورمون برای ایجاد صفات جنسی ثانویه به کار می رود این دوره حکم آمادگی روان شناختی برای زندگی به عنوان عضوی از جنس دیگر را دارد مطالعات روی بیمارانی که به دقت انتخاب شده بودند نشان دادکه جراحی درمان کارآمدی بوده است هرچند متخصصان در سازگاری جنسی وا جتماعی آنها بهبود مشخصی را نمی دیدند ولی اکثر بیماران گزارش نمودند که از نتایج راضی هستند و بهترین نتیجه به دست آمده از رضایت ناشی از تغییر جنسیت در حد متوسط بود.
نکته قابل توجه این است که هویت جنسی قویاً تحت تاثیر عوامل روان شناختی اجتماعی و فرهنگی است و جراحی در حال حاضر فقط می تواند مشکلات موثر از عوامل روان شناختی را بر طرف نماید اما آیا این شیوه توانسته جوابگوی مشکلات اجتماعی و فرهنگی افراد در جنسیتی در مقابله جامعه باشد؟ و آیا توانسته همان گونه که در حل مشکلات روانپریشی این افراد موثر بوده است در میزان سازگاری اجتماعی این افراد تاثیر گذاشته و میزان رضایت آنها را از تغییر جنسیت افزایش دهد؟
اهمیت و فایده پژوهش
افراد دو جنسیتی هنوز برای جامعه ما شناخته شده نیستند و حضور آنها در اذهان عمومی به عنوان افراد مجرم و منحرف هنوز به قوت خود باقی است.مشکلاتی که افراد دو جنسیتی با آنها روبرو هستند برای جامعه مهم نبوده و همچنان به عنوان سدی در جهت برآورده کردن نیاز این افراد به شمار می رود یکی از راه های درمان این افراد جراحی به منظور تغییر جنسیت است به این امید که مشکلات روحی شان حل شود و بتوانند به زندگی عادی برگردند ولی با توجه به اینکه جراحی فقط مشکلات روحی این افراد را برطرف می کند و دید افراد جامعه نسبت به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی همچنان منفی باقی می ماند وجود تحقیق در مورد میزان رضامندی این افراد از تغییر جنسیت با روش جراحی ضروری به نظر می رسد از آنجا که دلیل عمده و بسیار مهم افراد دو جنسیتی برای تغییر جنسیت این است که از بودن در جنس خود ناراضی بوده و خواهان رهایی از این وضعیت هستند بنابراین این تحقیق با هدف بررسی میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت و قرار گرفتن در جنسیت جدید شکل گرفته است.
اهداف پژوهش
1- معرفی افراد دو جنسیتی به جامعه به منظور آشنایی افراد جامعه با پدیده دو جنسیتی؛
2- معرفی مشکلات آنها و معرفی روش جراحی که به عنوان موثرترین روش برای درمان مشکل این افراد مطرح شده است.
3- آگاهی در مورد میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت.
فرضیه های پژوهش
1- میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دوجنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است.
2- میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
3- میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
4- میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
5- میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
6- میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
7- مدل نظری پژوهش
پرسش های اساسی پژوهش
1- افراد دو جنسیتی ازتغییر جنسیت خود چقدر رضایت دارند؟
2- آیا میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
3-آیا میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
4-آیا میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
5-آیا میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
6- آیا میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
7-آیا میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
فصل دوم (ادبیات پژوهش)
پیشینه مطالعاتی پژوهش
ادبیات نظری
نظریۀ های جامعه شناسی
نظریۀ برچسب
نظریۀ نیاز
نظریۀ امید و انتظار
نظریۀ حمایت اجتماعی
نظریۀ روانکاوی
پیشینه پژوهش
آدمی همواره در مورد سلامت جسم ، روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده و هست.و در این زمینه سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است.برخی از این نظریات تقریباً جهانشمول به نظر می رسند.و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دوره های تاریخ دیده می شوند.شاید بزرگ ترین فایده مطالعه تاریخ آگاه شدن از همین امر است که درمورد نابهنجاری ها ، باورها و بارها نظریات معینی تکرار شده اند.
طبق نظریه ای کهن که امروزه نیز به چشم می خورد رفتار غیر عادی نتیجه عملکرد نیروهای مارواءالطبیعی و جادویی مثل ارواح شرور و شیطان است.در جوامعی که این نظریه را باور داشتند معمولاً درمان ، همان جادو بوده است.نزد بسیاری از جوامع ، جادوگر قبیله یا طبیب همان کسی که گمان می بردند با نیروهای ماوراء الطبیعی در تماس باشد.واسطه ارتباط ارواح با انسانها بوده است و فرد گرفتار به کمک او می توانست دریابد که کدام ارواح باعث مشکل او شده اند و برای آرام ساختن آنها چه باید کرد.
همچنین در تاریخ رفتار غیر عادی این عقیده نیز رواج داشته است که رفتارهای عجیب و غریب بعضی از مردم ناشی از اختلال کار بدن آنها است.مثلاً نقشی که نه همه بدن فرد بلکه عضو معینی را گرفتار می کند.منشایی که برای چنین نقصی قائل می شوند بسته به ماهیت رفتار غیر عادی ، عقاید فرهنگی جامعه و دانش علمی متفاوت بوده است گاهی رفتار غیر عادی با سوراخ کردن جمجمه درمان می شده است در این روش به کمک شی تیزی مثلاً سنگ سوراخی به قطر 2 سانتی متر در جمجمه ایجاد می شد.
شواهدی به دست آمده حاکی از اینکه حتی 2 تا 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز سوراخ کردن جمجمه در کشورهای شرق مدیترانه و شمال آفریقا به کار می رفته است.مطالعه روی جمجمه به منظور ایجاد راه گریزی برای ارواح شیطانی بوده است.دانش دوره یونان باستان نیز محصول قرن ها تکامل بوده است.حدود 800 سال قبل از میلاد رفتار آشفته یا جنون آمیز تنیهی در برابر توهین به خدایان تلقی می شد آنهایی که خدایان قصد هلاکشان را داشتند.نخست دیوانه می گردیدند درمان این افراد در معابدی که به اسکلوپیوز[1] ، خدای تندرستی ، اهدا شده بود صورت می گرفت.
هر معبد ساختاری دالان مانند داشت که بیماران روانی در آن راه می رفتند و می خوابیدند و عاقبت به مرکز آن می رسیدند عقیده بر این بود که در اثنای جریان مذبور خدای تندرستی به خواب آنهامی آمد و آنها را شفا می داد در قرون بعد این عقیده که زندگی شخص در دست خدیان است.تدریجاً حداقل در بین شهروندان تحصیل کرده از بین رفت.فلاسفه یونان نسبت به جنبه هایی از وجود فرد که تبیینی از رفتارهای عادی و غیر عادی به دست می دهد کنجکاو شدند و نابهنجاری و اختلالات شدید به عنوان پدیده های طبیعی در نظر گرفته شدند که باید برای آنها درمان منطقی فراهم شود.
درمورد تاریخچه رفتار و هویت جنسی باید گفت که رفتار جنسی همواره برای اکثر مردم موضوعی بسیار قابل توجه بوده است در طول قرن ها نظرات مردم درباره جنسیت و انحراف جنسی تغییرات قابل توجهی را از سر گذرانیده است.طبق مشاهدات موجود در تاریخ هنری سوم پادشاه فرانسه به طور علنی لباس زنانه می پوشید و آرزو داشت که زن به شمار آید و چون یکی از اهالی ارس موهایش را کوتاه می کرد و ترجیح می داد لباس مردانه بپوشد.طی قرن چهارده قبل از میلاد یونانیان امور جنسی را بخش مطبوعی از طبیعت می دانستند این وسعت نظر با دیدگاه متداول دوره بین سقوط روم و قرن 14 یعنی هنگامی که قدرتمندان کلیسا با موضوعات جنسی به عنوان گناه برخورد می کردند در تعارض است در آن دوره هزاران اروپایی برای اقرار به تماس عاشقانه با شیطان شکنجه می شدند.آنگاه آنان را زنده زنده در انزار عمومی می سوزاندند تمام روستاهای جنوب آلمان و سوئیس به این طریق نابود شدند بهایی که زنان باید برای رهایی از این سرنوش نافرجام می پرداختند این بود که از همه افکار جنسی چشم بپوشند.در اواسط قرن نوزدهم این نظر که زنها باید کاملاً اخلاقی و از لحاظ عشقی سرد و از نظر جنسی بی جاذبه باشند به اوج خود رسید.از زنان انتظار می رفت تنها به خاطر ارضای همسرانشان و به انجام رسانیدن تعهد مادر شدن به رفتار جنسی اقدام کنند.تا اینکه برخی از اشخاص شجاع ترجیح دادند با به خطر انداختن موقعیت حرفه ای خود در مورد نقش جنسیت در رفتار انسان به بحث بپردازند.یکی از این افراد فروید بود.وی موضوعات جمع آوری شده از بیماران متعدد را مورد استفاده قرار داد تا اثرات منفی واپس زنی نسبت به مسائل جنسی و تجارب عاشقانه منتشر نمود وی ردپای انحرافات جنسی در دوران بزرگسالی را در رویدادهای مهم دوران کودکی جستجو می کرد.نظرات او در مورد مسائل جنسی دوران طفولیت اکثر مردم را تکان داد هرچند امروزه بسیاری از جنبه های این نظریات هنوز بحث برانگیزند ولی فروید بیش از هر کس دیگری باعث شد در مورد نقش احساسات جنسی تفکر جدیدی صورت بگیرد.
هاولوک الیس یکی دیگر از افراد پر نفوذ در طرح دیدگاههای تازه در مورد مسائل جنسی بود.وی کتاب ها و مقالات زیادی به رشته تحریر درآورد که بر تمامی رفتارهای جنسی متداول در زندگی روزمره مردم متمرکز بود.وی علل جسمانی دراختلالات جنسی را مبتنی بر عوامل روانشناختی ذکر کرد.همچنین معتقد بود اکثر افراد و گروه ها به خاطر اینکه افکارشان بیش از حد با داستان های رذیلانه راجع به جنایات وانحراف جنسی مشغول است.امور جنسی را به عنوان امری پلید می نگرند به موازات توسعه نگرش علمی نسبت به اختلالات روانی ، ترحم و دلسوزی برای افراد که دچار این قبیل اختلال ها بودند افزایش یافت.فیلیپ پینل پیشاهنگ اصلاح بیمارستان های روانی فرانسه همدردی زیادی نسبت به وضعیت بیماران ابراز نمود و اعتقاد راسخ داشت که آن ها به مراقبت و درمان انسانی نیازمندند اگر چه امروزه این نگرش را هم کارگزاران بالینی و هم جامعه تا حدودی پذیرفته اند ولی در زمان خود امری نادر بوده است.پینل مجبور بود با این نظر مبارزه کندکه موسسات ویژه دیوانگان وسیله ای برای محافظت از جامعه به شمار می آید نه برای کمک به بیماران .در قرن 19 به تدریج درمان بیماران روانی و دارای اختلال ، انسانی تر شده بود و امروزه اکثر موسسات مراقبت هایی با کیفیت بسیار خوب ارائه می دهند.خلاصه مطلب آنکه تاریخ روانشناسی رفتار غیر عادی داستان چگونگی برخورد جوامع با افرادی است که متفاوت از دیگران بودند و متناسب با جامعه عمل نمی کردند.فراز و نشیب ها ، پیشرفت ها و عقب گردها به ما احساس خوش بینانه توام با احتیاطی می دهد که در مورد قدرت عقل برای شناخت و تدوین راه های کمک به افرادی که در انطباق با هنجارهای جامعه ناتوانند بیشتر تاکید کنیم.نظریات مربوط به نابهنجاری تقریباً به هیچ روی جدید نبوده و هریک گذشته ای بسیار طولانی دارد.نگرش به افراد نابهنجار همواره منعکس کننده پویایی های اجتماع مسلط زمانه است مثالی از پیوند بین آنچه در جامعه ما می گذرد با نحوه درک و طرز تلقی اختلال به وسیله مطالعات نقش زنان در قرن 19 فراهم آمده است.نظریاتی حاکی از وجود تفاوت هایی مبتنی بر جنسیت در گرفتار آمدن به رفتار غیر عادی ، به وضوح زائیده تفکرات قالبی ، فرهنگی و وضعیت اجتماعی آن دوره بودند نه تنها زنان وابسته به مردان به شمار می آمدند بلکه عقیده بر آن بود که در برابر انواع اختلالات آسیب پذیر تر هستند.
چکیده پژوهش
1- سن بر شکل گیری هویت جنسی تاثیر دارد.دختران در کلیه سنین قبل از بلوغ جنس مونث را زنده سازی می کنند در کلیه سنین تعداد افرادی که هریک از نشانه های اختلال هویت جنسی را داشته اند کمتر از تعداد افرادی بوده که این نشانه ها را نداشتند؛
2- اختلال هویت جنسی در دوران کودکی و نوجوانی ، محمد رضا احمدی- فرزاد مومنی- فرزانه مهرابی؛
هویت جنسی عبارت است از احساس فردی مرد یا زن بودن که از سنین 3 تا 4 سالگی شروع می شود برای تشخیص اختلال هویت جنسی دو ملاک عمده وجود دارد که عبارتند از :
الف) همانند سازی قوی و مستمر با جنس مخالف؛
ب) احساس ناراحتی مستمر از جنس خود یا احساس نامناسب بودن در نقش جنسی خود.
شیوع این اختلال از 6 تا 16 درصد مطالعات همه گیرشناسی غیر رسمی متغیر بوده است.برای ارزیابی این اختلال می توان از گزارش والدین ، روش های رفتاری و فنون فرافکن استفاده کرد.از عارضه های همراه این اختلال می توان به افسردگی ، آشفتگی های رفتاری و اختلالات شخصیت اشاره کرد بین سوگیری جنسی و هویت جنسی نمی توان رابطه اجتماعی فرض کرد.در سبب شناسی این اختلال می توان به عوامل زیستی و روانی و اجتماعی اشاره کرد.درمدل نظری زاکر برادی و کواتیس یک عامل عمومی که اضطراب کودک را افزایش داده وعوامل اختصاصی که به صورت پویا در درون خانواده کودک وجود دارد.به عنوان عامل اصلی اختلال هویت جنسی معرفی شده اند برای درمان می توان از فنون رفتاری و روان تحلیلی و آموزش خانواده استفاده کرد.ولی کار با خود بیمار و درمان عارضه های همراه از جمله افسردگی و سایر مشکلات روانی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردا است؛
3- بررسی فاکتورهای محیطی ایجاد اختلال هویت جنسی در فضای ارتباطات درون خانوادگی کودک ، دکتر حسینیه اسماعیلی ،دکتر محمد رضا ابراهیمی؛
معمولاً در مراجعان مبتلا به اختلال هویت جنسی متغیرهای متعددی را در فضای ارتباطات درون خانوادگی و شرایط اولیه رشد مشاهده می نماییم که آنها را از دیگران متمایز می سازد.این تمایز این فرض را قوت می بخشد که چهارچوب رشد و ارتباطات اولیه کودک می تواند کیفیتی را فراهم سازد که منجر به ایجاد اختلال گردد.در این اختلال ابعاد گوناگونی از نظر سبب شناسی مطرح شده ونظریه های متعددی در این خصوص ارائه شده و پژوهشگران زیادی از منظرهای گوناگون بدان پرداخته اند ولی تمایز اساسی این افراد در کیفیت ارتباطات اولیه رشد در فضای ارتباط درون خانوادگی با مراجع قدرت از اهمیت به سزایی برخوردار است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.مهم ترین هدف این پژوهش پاسخ به این سوال اصلی است که آیا سیستم ارتباطی این افراد در فضای ارتباطات درون خانوادگی و در فرایند اولیه رشد با افراد به هنجار تفاوت دارد یا خیر؟ از اهداف دیگر این پژوهش بررسی نقش اعضای خانواده و کیفیت چهارچوب ارتباط آنان درایجاد این اختلال می باشد.
4- نقش محیط در شکل گیری هویت جنسی- مهرداد محمدیان- مقاله ، سومین سمینار سراسری اختلال رفتاری کودکان و نوجوانان دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
5- نقش خانواده در تشکیل هویت جنسی کودکان ، مسعود فلاحی ، اولین کنگره سراسری خانواده و بهتر زیستی ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ،اسفند 1373.
6- شکل گیری هویت جنسی و ارتباط آن با شرایط فرهنگی ، نیک چهره محسنی ، نشریه علوم تربیتی دوره چهاردهم شماره 1 تا 4 ، 1370.