توضیحات : ای شاهد قدسی که کشد بند نقابتو ای مرغ بهشتی که دهد دانه و
آبتخوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوزکاغوش که شد منزل آسایش و
خوابتدرویش نمیپرسی و ترسم که نباشداندیشه آمرزش و پروای ثوابتراه دل عشاق
زد آن چشم خماریپیداست از این شیوه که مست است شرابت ...